جدول جو
جدول جو

معنی تابع کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تابع کردن
مطیع کردن، رام ساختن، فرمان بردار کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تابع کردن
تابعٌ
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تابع کردن
Subordinate
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تابع کردن
subordonner
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تابع کردن
অধীন করা
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
تابع کردن
تابع کرنا
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به اردو
تابع کردن
boyun eğdirmek
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تابع کردن
kuwasilisha
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تابع کردن
subordinar
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تابع کردن
unterordnen
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تابع کردن
підкоряти
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تابع کردن
podporządkowywać
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تابع کردن
从属
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تابع کردن
subordinar
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تابع کردن
subordinare
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تابع کردن
ondergeschikt maken
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
تابع کردن
подчинять
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به روسی
تابع کردن
ยอมรับอำนาจ
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
تابع کردن
menundukkan
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تابع کردن
अधीन करना
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به هندی
تابع کردن
להכפיף
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به عبری
تابع کردن
従属させる
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تابع کردن
종속시키다
تصویری از تابع کردن
تصویر تابع کردن
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
Pan
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
frire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
жарить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
braten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
смажити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
smażyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
fritar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
friggere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
freír
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
bakken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
ทอด
دیکشنری فارسی به تایلندی